منم آن شور شیرین را چشیده مست و بی پروا
همان دیوانه ی زنجیریه. کفتاده ات از پا .
منم بی خواب و خور از حس بودنهای تو هرجا
در این شوریده حالی مستیم را بین و این سودا.
نه امیدی به وصلت دارم و. نی راحتیاز تو
در این سودای بی امیدیم. بینحال زارم را .
درباره این سایت